سه روش برای گسترش سطح فلزی قابل گسترش
در این مقاله، سه روش برای بسط سطوح فلزی قابل گسترش را بررسی خواهم کرد. تسلط بر تکنیکهای بسط، مانند بسط خطوط موازی، بسط خطوط شعاعی و بسط مثلثی، برای حرفهایان در صنعت فلز بلاتر اهمیت دارد، زیرا به آنها اجازه میدهد تا با کارایی و دقت بیشتری به طراحی و تولید اجزا بپردازند. چه اگر شما حرفهای تجربهدار باشید یا تنها شروع به کار کردهاید، تسلط بر تکنیکهای پردازش سطحی مانند فسفریزه، جذب فلز و لاستیکزنی لیزری میتواند به طور قابل توجهی رویکرد کار شما و کیفیت محصول را بهبود بخشد، همانطور که توسط نوآوریهایی در تولید فلزی و کاربردهای گسترده این تکنیکها در صنایع نشان داده شده است. با من همراه باشید تا به هر یک از این روشها پرداخته و مزایا و کاربردهای عملی آنها در صنعت را بحث کنیم.
هر چند که اجزای فلزی صفحهای شکلهای پیچیده و متنوعی دارند، اما این اجزا به طور اصلی از ترکیب شکلهای هندسی پایه تشکیل شدهاند. شکلهای هندسی پایه میتوانند به دو دسته اصلی تقسیم شوند: نوع سطحی و نوع منحنی. شکلهای سهبعدی معمول سطحی (که عمدتا شامل مهرههای چهارضلعی، مهرههای قطع شده، صفحات موازی شیبدار و مخروطهای چهارضلعی هستند) و ترکیبات سطحی آنها در شکل (الف) نشان داده شده است، در حالی که شکلهای سهبعدی منحنی معمول (که عمدتا شامل استوانهها، کرهها، مخروطهای دایرهای مستقیم، مخروطهای شیبدار و غیره است) و مجموعههای منحنی آنها در شکل (ب) زیر نشان داده شده است. اجزای فلزی صفحهای سهبعدی پایه نشان داده شده در (ب) جسم چرخشی را نشان میدهد که توسط یک خط چرخهای (خط مستقیم یا منحنی، با خط صاف نشان داده شده) دور محور ثابت چرخش میکند. سطح خارجی جسم چرخشی سطح چرخشی نامیده میشود. استوانهها، کرهها و مخروطها همه اجسام چرخشی هستند و سطوح آنها سطوح چرخشی هستند، در حالی که مخروطهای شیبدار و اجسام منحنی نامنظم اجسام چرخشی نیستند. یک استوانه توسط یک خط مستقیم که محور نامیده میشود، دور یک خط مستقیم دیگر که با آن موازی و در فاصلهای ثابت است، چرخش میکند. این باعث میشود که یک شکل سهبعدی با دو پایه دایرهای و یک سطح منحنی که آنها را به هم متصل میکند، تشکیل شود. یک مخروط یک شکل هندسی سهبعدی است که توسط چرخش یک مثلث قائمالزاویه دور یکی از ساقهای آن، که به عنوان محور چرخش عمل میکند، تشکیل میشود. یک کره توسط چرخش یک قوس نیمدایرهای دور قطرش تشکیل میشود.
دو نوع سطح وجود دارد: قابل گسترش و ناقابل گسترش. برای بررسی اینکه آیا یک سطح یا بخشی از آن در حال گسترش است یا خیر، یک پرگار را به موازات شیء قرار دهید، آن را چرخانده و مشاهده کنید که آیا به طور ملایم در یک جهت روی سطح جای میگیرد یا خیر. اگر بله، موقعیت را نشانهگذاری کنید و مکان جدیدی در نزدیکی انتخاب کنید. سطح بخش اندازهگیریشده از شیء قابل گسترش است. به عبارت دیگر، هر سطحی که دو خط مجاور میتوانند یک صفحه را تشکیل دهند (یعنی دو خط موازی باشند یا با هم برخورد کنند) قابل گسترش است. این نوع سطح شامل صفحه، سطح ستونی و سطح مخروطی و دیگرانی است که قابل مقیاسبودن هستند. با این حال، سطوحی که خط تولیدکننده آنها منحنی است یا دو خط مجاور باعث تشکیل برخورد روی سطح میشوند، مانند کره، حلقه، سطح مارپیچ و سایر سطوح نامنظم، قابل گسترش نیستند. برای سطوح ناقابل گسترش، تنها گسترش تقریبی ممکن است.
سه تکنیک اصلی برای بسط سطوح قابل گسترش وجود دارد: روش خطوط موازی، روش خطوط شعاعی و روش مثلث. در ادامه یک خلاصه از رویههای بسط داده شده است.
روش خطوط موازی
با قطع مهره یا استوانه به وسیله خطوط موازی، سطح به چندضلعیهای چهارضلعی تقسیم میشود که سپس به ترتیب بازگشایی میشوند تا نقشه گستردهای شکل بگیرد. این روش به روش خطوط موازی معروف است. اصل روش خطوط موازی در این واقعیت جای دارد که سطح شامل سری خطوط موازی است. هنگامی که خطوط مجاور و مناطق محصور بین آنها (در انتهای بالا و پایین) در نظر گرفته میشوند، آنها به عنوان تقریبهای یک ذوزنقه یا مستطیل روی صفحه عمل میکنند، که به بینهایت مناطق کوچک تقسیم میشوند و حاصل جمع آنها مساحت سطح شکل میشود. وقتی تمام این مناطق کوچک به ترتیب اولیه خود و موقعیت نسبی خود بازگشایی میشوند، بدون حذف یا تداخل، سطح بدنه مخروطی شکل میگیرد. البته، تقسیم سطح بدنه مخروطی به تعداد نامحدودی صفحات کوچک امکانپذیر نیست، اما ممکن است آن را به دهها یا حتی چندین صفحه کوچک تقسیم کنیم.
هر گونه هندسه که در آن تیرها یا منشورها به یکدیگر موازی باشند، مانند لولههای مستطیلی، لولههای دایرهای و غیره، میتوانند با روش خطوط موازی روی سطح بسط داده شوند. نمودار زیر بسط سطح منشوری را نشان میدهد.

مراحل ایجاد نمودار بسط به شرح زیر است.
۱. تهیه نظر اصلی و نظر بالایی.
۲. ترسیم خط پایه نمودار بسط، یعنی امتداد خط ۱′-۴′ در نظر اصلی.
۳. فاصلههای عمودی ۱-۲، ۲-۳، ۳-۴، ۴-۱ را از نظر بالایی ثبت کرده و آنها را به خط پایه منتقل کنید تا نقاط ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰، ۱۰ به دست آیند و از این نقاط خطوط عمودی بکشید.
۴. خطوط موازی را به سمت راست از نقاط ۱′، ۲۱′، ۳۱′ و ۴۱′ در نظر اصلی ترسیم کنید، که با عمودهای متناظر برخورد میکنند و نقاط ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰ و ۱۰ را بدست میدهند.
۵. نقاط را با خطوط مستقیم به هم وصل کنید تا نمودار بسط به دست آید.
نمودار زیر نشان میدهد

بسط یک استوانه قطع شده به صورت مورب.
مراحل ایجاد نمودار بسط به شرح زیر است.
۱. نظر اصلی و نظر بالایی استوانه قطع شده مورب را ترسیم کنید.
۲. نگر هorizontal را به تعدادی بخش مساوی تقسیم کنید، در اینجا به ۱۲ بخش مساوی تقسیم شده است، نیم دایره به ۶ بخش مساوی تقسیم شده است، از هر نقطه مساوی به سمت بالا خط عمودی بکشید، در نظر اصلی خط متناظر را برید و محیط بخش مورب را در نقاط ۱′، … ، ۷′ قطع کند. نقاط دایره یکسان هستند.
۳. دایره پایه استوانه را به خط مستقیم (طول که میتوان با استفاده از πD محاسبه کرد) گسترش دهید و آن را به عنوان خط مرجع استفاده کنید.
۴. از نقطه فاصلهی مساوی به سمت بالا خط عمودی بکشید، یعنی خط صاف روی سطح استوانه.
۵. خطوط موازی را از نظر اصلی به ترتیب در نقاط ۱′، ۲′، … ، ۷′ بکشید و آنها را با خطوط متناظر در نقاط ۱″، ۲″، … قطع کنید. نقاط پایانی خطوط روی سطح گسترده شده.
۶. نهایت همه خطوط ساده را به یک منحنی滑滑 متصل کنید تا قطعه مورب استوانه ۱/۲ را به دست آورید. نیم دیگر بسط، به همان شکل ترسیم میشود تا بسط مورد نظر حاصل شود.
از این رو مشخص است که روش خطوط موازی برای بسط ویژگیهای زیر را دارد.
۱. روش خطوط موازی فقط در صورتی قابل اجراست که خطوط مستقیم روی سطح فرم با هم موازی باشند و طول واقعی آنها در نمودار پروژه نشان داده شده باشد.
2. مراحل خاص برای انجام گسترش ویژه با استفاده از روش خطوط موازی به شرح زیر است: ابتدا، در نمای بالا به طور مساوی (یا دلخواه) تقسیم کنید، سپس از هر نقطه تقسیم، خطوط عمود بر خط پروژهسازی در نمای اصلی رسم کنید تا یک سری نقاط تقاطع در نمای اصلی به دست آید (این نقاط در واقع سطح شکل را به بخشهای کوچکی تقسیم میکنند). سپس، در جهت عمود بر خط مستقیم (نمای اصلی)، پارهخطها را قطع کنید به طوری که طول آنها برابر محیط عرضه شده (مقطع) باشد و آنها را در نمای بالا نشان دهید. سپس، خط عمود بر این پارهخط از نقاط روی آن خط رسم شده و خط عمود از نقاط تقاطع حاصل از مرحله اول نمای اصلی کشیده میشود و سپس نقاط تقاطع به ترتیب به هم وصل میشوند (این در واقع فرآیند گسترش بخشهای کوچک تقسیمشده در مرحله اول است)، سپس میتوان نمودار گسترش یافته را به دست آورد.
بر روی سطح مخروط، خوشههایی از خطوط یا منشورها وجود دارد که در نوک مخروط متمرکز شدهاند. با استفاده از نوک و خطوط یا منشورهای پراکنده، روش گسترش ترسیم میشود، که این تکنیک به عنوان روش شعاعی شناخته شده و به طور گسترده در حوزه کاوش معادن کاربرد دارد.
اصل روش گسترش شعاعی این است: هر دو خط مجاور و پایه آنها را به عنوان یک مثلث صاف کوچک در نظر بگیرید. وقتی پایه این مثلث کوچک به سمت صفر نامحدود نزدیک میشود، یعنی وقتی تعداد بینهایت مثلثهای کوچک وجود داشته باشد، مجموع مساحت این مثلثهای کوچک برابر با مساحت قسمت عرضی اصلی است. و هنگامی که تمام مثلثهای کوچک از دست نرفته، بدون تداخل و بدون چسبیدگی بر اساس ترتیب و موقعیت نسبی اصلی چپ و راست جایگذاری شوند، سطح فرم اصلی نیز گسترش یافته است.
روش شعاعی برای بسط سطوح مخروطهای مختلف، از جمله مخروطهای عمودی، مایل و منشورها استفاده میشود، به شرطی که دارای قله مخروط مشترک باشند. نمودار زیر بسط قسمت مایل قله یک مخروط را نشان میدهد.

مراحل ایجاد نمودار بسط به شرح زیر است.
۱. نظر اصلی را ترسیم کنید و قسمت قطع شده بالایی را تکمیل کنید تا یک مخروط کامل شکل بگیرد.
۲. با تقسیم دایره پایه به تعدادی قسمت مساوی (در اینجا ۱۲ قسمت مساوی) یک خط روی سطح مخروط ترسیم کنید تا نقاط ۱، ۲، …، ۷ به دست آید. از این نقاط خطوط عمودی به سمت بالا بکشید و آنها را با خط نگاشت دایره پایه در نظر عینی قطع کنید، سپس نقاط تقاطع را با قله مخروط O وصل کنید و آنها را با سطح مایل در نقاط ۱′، ۲′، …، ۷′ قطع کنید. خطوط ۲′، ۳′، …، ۶′ طول واقعی ندارند.
3. یک قطاع دایره رسم کنید که O به عنوان مرکز و Oa به عنوان شعاع آن در نظر گرفته شود. طول قوس قطاع دایره معادل محیط دایره پایه آن است. این قطاع دایره را به 12 بخش مساوی تقسیم کنید، نقاط مساوی 1, 2, ..., 7 را مشخص کنید. طول قوسهای نقاط مساوی برابر با طول قوسهای محیط دایره پایه است. با استفاده از O به عنوان مرکز دایره، خطوط راهبردی (خطهای شعاعی) به هر یک از نقاط مساوی بکشید.
4. از نقاط 2′, 3′,..., 7′ خطوط راهبردی موازی ab بکشید که خط Oa را قطع میکنند، یعنی O2′, O3′,... O7′ طولهای واقعی هستند.
5. با استفاده از O به عنوان مرکز دایره و فاصله عمودی از O تا هر یک از نقاط تقاطع روی Oa به عنوان شعاع قوس، خطوط راهبردی اصلی O1, O2,..., O7 را قطع کنید تا نقاط تقاطع 1″, 2″,..., 7″ به دست آید.
۶. نقاط را با یک منحنی هموار به هم وصل کنید تا یک قطعه مایل از بالای لوله مخروطی به دست آورید. روش رادیومتری یک روش بسیار مهم گسترش است و بر تمام مولفههای مخروطی و مخروطی کوتاه شده قابل اجراست. هرچند مخروط یا جسم کوتاه شده به انواع مختلفی گسترش مییابد، روش گسترش مشابه است و میتواند به شرح زیر خلاصه شود.
از دیدگاه جایگزین، کل مخروط با طولانی کردن لبههای آن (پریزما) و انجام سایر الزامات شکلی، بزرگ میشود، اگرچه این فرآیند برای اجسام کوتاه شده با رئوس الزامی نیست.
با تقسیم مساوی محیط نمای بالایی (یا به صورت اختیاری، تقسیم دلخواه)، خطوطی از سمت راس مخروط کشیده میشوند که خطوط را از روی رئوس ضلعهای جانبی و پریزماها عبور میدهد که به هر نقطه تقسیم مربوط میشود، در نهایت سطح مخروط یا جسم کوتاه شده را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکند.
با اعمال روش یافتن طولهای واقعی (که معمولاً از روش چرخش استفاده میشود)، تمام خطوطی که طول واقعی آنها نمایان نیست، منشورها و خطوط مربوط به نمودار گسترش پیدا میشوند بدون اینکه طول واقعی از دست بیفتد.
با استفاده از طولهای واقعی به عنوان راهنمایی، سطح کناری کل مخروط رسم میشود، همراه با تمام خطوط شعاعی.
بر اساس سطح کناری کل مخروط، جسم قطع شده را بر اساس طولهای واقعی رسم کنید.
روش مثلثبندی
اگر خطوط موازی یا منشور روی سطح قطعه وجود نداشته باشد و اگر قله مخروطی وجود نداشته باشد که در آن تمام خطوط یا منشورها در یک نقطه همپیمانه شوند، میتوان از روش مثلث استفاده کرد. روش مثلث قابل اجرا برای هر گونه هندسه است.
روش مثلث شامل تقسیم سطح قطعه به یک یا چند گروه از مثلثهاست. سپس طول اضلاع هر مثلث به دقت اندازهگیری میشود. با پیروی از قوانین خاص، این مثلثها روی یک صفحه تخت مسطح شده و بازگشایی میشوند. این تکنیک برای ایجاد نمودارهای بازگشایی به روش مثلث معروف است. هرچند که روش شعاعی نیز سطح محصول فلزی را به تعدادی مثلث تقسیم میکند، تفاوت اصلی بین این دو روش در نحوه جایابی مثلثها قرار دارد. روش شعاعی سریای از مثلثها را در یک بخش دور یک مرکز مشترک (سر مخروط) برای ایجاد نمودار بازگشایی آرایش میکند، در حالی که روش مثلثها بر اساس ویژگیهای شکل سطح محصول فلزی مثلثها را تقسیم میکند و این مثلثها لزوماً دور یک مرکز مشترک آرایش نمیشوند، بلکه در بسیاری از موارد به شکل W آرایش میشوند. علاوه بر این، روش شعاعی فقط برای مخروطها قابل استفاده است، در حالی که روش مثلث میتواند برای هر شکلی قابل اعمال باشد.
هرچند این روش برای هر شکلی قابل استفاده است، اما به دلیل پیچیدگی آن، تنها زمانی که لازم است مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال، وقتی سطح خطوط موازی یا منشور ندارد، روش خط موازی برای گسترش قابل استفاده نیست و هنگامی که خطوط یا منشورها در یک راس همگرا نشوند، روش شعاعی قابل اجرا نیست. در چنین مواردی، از روش مثلث برای گسترش سطح استفاده میشود. نمودار زیر، بازکردن یک پنجقورباغه محدب را نشان میدهد.

مراحل روش مثلث برای نمودار گسترش به شرح زیر است.
۱. نظر بالایی پنجقورباغه محدب را با استفاده از روش پنجضلعی مثبت درون دایره رسم کنید.
۲. نظر اصلی پنجقورباغه محدب را رسم کنید. در نمودار، O’A’ و O’B’ طول واقعی خطوط OA و OB هستند و CE طول واقعی لبه پایین پنجقورباغه محدب است.
۳. از O’A’ به عنوان شعاع بزرگ R و O’B’ به عنوان شعاع کوچک r برای ترسیم دایرههای مرکزی نمودار استفاده کنید.
4. طول دایرهها را 10 بار به ترتیب روی کمانهای اصلی و فرعی اندازهگیری کنید تا 10 نقطه تقاطع A"... و B"... روی دایرههای اصلی و فرعی به دست آید.
5. این 10 نقطه تقاطع را به هم وصل کنید، که نتیجه آن 10 مثلث کوچک (مثل △A"O"C" در نمودار) خواهد بود، که بسط پنتاگرام محدب است.

AddComponent زیر که 'آسمان گرد' نام دارد، میتواند به عنوان ترکیبی از سطوح چهار مخروط و چهار مثلث صاف دیده شود. اگر از روش خطوط موازی یا روش خطوط شعاعی استفاده کنید، امکانپذیر است، اما انجام آن بیشتر مشکل خواهد بود.
مراحل روش مثلث به شرح زیر است.
۱. طرح به ۱۲ قسمت مساوی در اطراف خود تقسیم خواهد شد. نقاط در فاصلههای متناظر با ۱، ۲، ۲، ۱ و زوایا مشابه نشان داده خواهد شد، که نقاط A یا B را به هم متصل میکند. سپس خطوط عمودی از این نقاط کشیده خواهد شد تا نظریه اصلی را در لبه بالایی قطع کند، که به عنوان ۱′، ۲′، ۲′، ۱′ نشان داده خواهد شد. این نقاط سپس به A' یا B' متصل خواهند شد. اهمیت این مرحله این است که سطح جانبی آسمان به تعدادی مثلث کوچک تقسیم میشود، که در اینجا به شانزده مثلث کوچک تقسیم میشود.
2. از رابطه تقارنی بین جلو و عقب دو نمای، گوشه سمت راست پایین طرح یک چهارم، همانند سه قسمت دیگر است، بندرها در بالا و پایین طرح شکل واقعی و طول واقعی را نشان میدهند، زیرا GH خط افقی است و بنابراین نظیر خط پروژهاش 1'H' در نمای اصلی طول واقعی را نشان میدهد؛ در حالی که B1 و B2 در هیچ یک از نقشههای پروژهای، طول واقعی خود را نمینمایانند و باید از روش یافتن طول واقعی خط استفاده کرد تا طول واقعی آنها را پیدا کرد، اینجا از روش مثلث قائم الزاویه استفاده میشود (توجه: A1 برابر با B1 و A2 برابر با B2 است). مجاور نمای اصلی، دو مثلث قائم الزاویه ساخته میشوند به طوری که یکی از اضلاع عمودی، CQ، برابر با 'h' باشد و وترها، A2 و A1، به ترتیب با خطوط QM و QN مطابقت داشته باشند که طول واقعی آنها را نشان میدهند. این تنظیم اجازه اعمال قضیه فیثاغورس را میدهد که بیان میکند در یک مثلث قائم الزاویه، مربع طول وتر (c) برابر است با مجموع مربعات طول دو ضلع دیگر (a و b)، که به صورت c² = a² + b² بیان میشود. اهمیت این مرحله، یافتن طول تمام اضلاع مثلثهای کوچک است و سپس بررسی اینکه آیا پروژه هر ضلع طول واقعی خود را نشان میدهد یا خیر، اگر نه، باید به ترتیب با استفاده از روش طول واقعی، طول واقعی آنها را پیدا کرد.
3. نمودار توسعه را ترسیم کنید. پارهخط AxBx را برابر با a در نظر بگیرید، جایی که Ax و Bx مرکز دایره هستند و طول واقعی پارهخط QN (یعنی l1) به عنوان شعاع قوسی است که با 1x برخورد میکند و اینطور نمودار صفحه مثلث کوچک △AB1 را تشکیل میدهد؛ با 1x به عنوان مرکز، یک قوس رسم کنید که طول قوس S به عنوان شعاع آن است، سپس با Ax به عنوان مرکز، طول واقعی پارهخط QM (یعنی l2) را به عنوان شعاع قوسی استفاده کنید که با 2x برخورد میکند و اینطور ترسیم نمودار توسعه را کامل کنید. نمودار مثلث کوچک △A12 اینطور به توسعه مثلث ΔA12 در نقشه منجر میشود. Ex از برخورد قوسی که با Ax به عنوان مرکز و a/2 به عنوان شعاع رسم شده است و قوسی که با 1x به عنوان مرکز و 1’B’ (یعنی l3) به عنوان شعاع رسم شده است، بدست میآید. فقط نیمهای از گسترش کامل در نمودار گسترش نشان داده شده است.
اهمیت انتخاب FE به عنوان خط خ逢 در این مثال این است که تمام مثلثهای کوچکی که روی سطح فرم (بدن قطع شده) تقسیم شدهاند، بر روی یک صفحه مشابه، با اندازه واقعی خود، بدون قطع، حذف، تداخل یا پیچیدگی، و همچنین در موقعیت مجاورتی اصلی چپ و راست خود، قرار داده میشوند، بنابراین سطح کلی فرم (بدن قطع شده) را بسط میدهد.
از این موضوع واضح است که روش مثلثی بسط، رابطه بین دو خط اصلی صفحهای فرم (موازی، متقاطع، متفاوت) را نادیده میگیرد و آن را با یک رابطه مثلثی جدید جایگزین میکند، بنابراین این یک روش تقریبی بسط است.
۱. تقسیم صحیح سطح قطعه فلزی به مثلثهای کوچک، برای روش گسترش مثلثها اهمیت دارد. به طور کلی، باید چهار شرط برآورده شود تا تقسیم درست باشد؛ در غیر این صورت، نادرست است: تمام رئوس مثلثها باید روی لبههای بالا و پایین قطعه قرار داشته باشند و مثلثها نباید فضاي داخلی قطعه را قطع کنند. فقط میتواند به همه دو مثلث مجاور کوچک متصل شود و تنها یک ضلع مشترک داشته باشد؛ دو مثلث کوچک جدا شده توسط یک مثلث کوچک تنها میتوانند یک رأس مشترک داشته باشند؛ دو مثلث کوچک جدا شده توسط دو یا بیشتر مثلثهای کوچک، یا یک رأس مشترک دارند یا هیچ رأس مشترکی ندارند.
۲. تمام اضلاع مثلثهای کوچک را بررسی کنید تا تعیین کنید کدام اضلاع اندازه واقعی را نشان میدهند و کدام نه. برای اضلاعی که اندازه واقعی را نشان نمیدهند، باید به ترتیب و به روش پیدا کردن آنها، اندازه واقعی آنها را تعیین کنید.
3. بر اساس موقعیت های مجاور مثلث های کوچک در شکل، تمام مثلث های کوچک را به ترتیب رسم کنید، با استفاده از طول های واقعی شناخته شده یا قبلاً محاسبه شده به عنوان شعاع. در نهایت، تمام نقاط تقاطع را با منحنی ها یا خطوط نقطهچین بر اساس شکل خاص قطعه متصل کنید تا نظریه گسترده حاصل شود.
مقایسه سه روش
روش گسترش مثلث قابل اعمال به تمام اشکال قابل گسترش است، در حالی که روش شعاعی محدود به گسترش تقاطع خطوط در یک نقطه ترکیبی است و روش خطوط موازی محدود به گسترش عناصر موازی با قطعات همپوشانی هستند. هر دو روش شعاعی و خطوط موازی می توانند به عنوان موارد خاص روش مثلث در نظر گرفته شوند، زیرا روش مثلث شامل مراحل بیشتر و پیچیده تری از لحاظ سادگی رسم می باشد. به طور کلی، انتخاب سه روش گسترش بر اساس شرایط زیر صورت می گیرد.
اگر مولفهای از یک هواپیما یا سطح، بسته به اینکه قسمت مقطع عرضی آن بسته باشد یا نه، خطوطی را بر روی یک سطح پروژه کند که تمام آنها موازی خطوط بلند جامد دیگری هستند و در یک سطح پروژه دیگر، فقط یک خط مستقیم یا منحنی پروژه شود، در این صورت روش خط موازی برای گشاد کردن قابل استفاده است.
اگر یک مخروط (یا قسمتی از مخروط) بر روی یک صفحه پروژه پروژه شود، محور آن طول واقعی خود را نشان میدهد و پایه مخروط عمود بر صفحه پروژه است، شرایط مناسبترین برای اعمال روش شعاعی فراهم میشود (شرایط 'مناسبترین' الزام را نمیآورد، زیرا روش شعاعی شامل گام طول واقعی است که اجازه میدهد تمام عناصر لازم را بدون توجه به موقعیت پروژه مخروط شناسایی کند و سپس طرف مخروط را گسترش دهد).
3. وقتی یک صفحه یا سطحی از یک مولفه در تمام سه نمایش به شکل چندضلعی باشد، یعنی وقتی یک صفحه یا سطح هیچگاه موازی یا عمود بر هیچ پروژهای نباشد، روش مثلث استفاده میشود. روش مثلث به ویژه زمانی که شکلهای غیرمنظم رسم میکنیم، بسیار مؤثر است.
درباره گری اولسن
به عنوان نویسنده و ویراستار متعهد برای JUGAO CNC، تخصص من در ایجاد محتوایی قابل اعتماد و عملی است که به طور خاص برای صنعت فلزکاری طراحی شده است. با سالها تجربه در نوشتهای فنی، تمرکز من بر ارائه مقالات و آموزشهای جامع است که کمک میکند تولیدکنندگان، مهندسان و حرفهایها با آخرین نوآوریها در پردازش فولاد بلات، شامل ماشینهای فرزنده CNC، فشارهای هیدرولیک، دستگاههای قطع و بیشتر، آشنایی پیدا کنند.